مأموریت کتاب مقدس کریستادلفین     

 

 

زندگی جدید در مسیح

 

 

درس 1                                               مشکل گناه

 

 

 

اعتیاد به گناه

 

در اینجا یک قدرت اعتیاد آور در زندگی هریک از ما وجود دارد که هیچ کس نمی تواند در برابر آن مقاومت کند. بسیار قوی تر از اعتیاد به الکل ، قمار یا مواد مخدر؛ این اعتیاد به گناه است. مشکل گناه این است که ما را به وحشت می اندازد. هنگامی که گناه می کنیم ، جلوگیری از آن دشوار است ، اما هنوز هم بسیاری از افراد انکار می کنند. همانطور که یک الکلی می تواند اعتیاد خود را به الکل انکار کند و از مواجهه با مشکل خود امتناع ورزد. بنابراین مردم از مواجهه با اعتیاد به گناه خودداری می کنند. این عواقب جدی دارد زیرا کتاب مقدس به ما می گوید نتیجه اعتیاد به گناه ، مرگ است. این یک قاتل است و "نتیجه گناه مرگ است". که پولس رسول  در نامه ای به رومیان از این مشکل در زندگی خودش می گوید.

"من از جسمی هستم که زیر گناه فروخته شده ام.من اعمال خودم را نمی فهمم  زیرا من کاری را که می خواهم انجام نمی دهم  بلکه همان کاری را انجام می دهم که از آن متنفرم.
حال اگر آنچه را که نمی خواهم انجام دهم با قانون موافقم  که خوب است. بنابراین اکنون دیگر من این کار را نمی کنم  بلکه گناهی است که در درون من ساکن است.زیرا می دانم که هیچ چیز خوبی در من نمی ماند  یعنی در بدن من. زیرا من می خواهم آنچه را که درست است انجام دهم  اما توانایی اجرای آن را ندارم ...
من چه فرد نگونبختی هستم! " رومیان 7: 14-24
 
این یکی از عبارت های جستجوگر قلب  در عهد جدید است. پولس به ما می گوید که ذهن او می خواهد از قوانین خدا پیروی کند اما اعمال او گناهکار است. گویی او دو نفر متفاوت است؛ یکی مردی با ذهن است که می فهمد باید از خدا پیروی کند و واقعاً می خواهد چنین کند  دیگری مردی است که پیوسته از او سرپیچی می کند! این یکی از مشکلات بزرگ شاگردی است. اغلب ما می دانیم چه چیزی درست است اما در زندگی خود این کار را نمی کنیم. چرا ما اینطوری هستیم؟ بخشی از جواب این است که می تواند یک کار لذت بخش باشد! هیچ کس ما را مجبور به گناه نمی کند  ما گناه می کنیم زیرا از آن لذت می بریم حتی اگر می دانیم که این تنها می تواند منجر به گور شود.
" موسی با  قدرت ایمان هنگامی که بزرگ شد حاضر نشد به عنوان پسر دختر فرعون نامیده شود ،تصمیم می گیرید که با خدایان بدرفتاری کنید و نه اینکه از لذت های زودگذر گناه لذت ببرد. "
عبرانیان 11: 24-25
در رومیان 6 ، پولس نوشت که مردم "برده گناه" هستند. این یک "استاد" است. این سلطنت بر مردم حاکم است. یک ظلم ظالمانه است و تأثیر آن در زندگی آنها فقط به مرگ منتهی می شود! در بسیاری از مواقع  کتاب مقدس گناه را مانند این به تصویر می کشد،  به عنوان یک قدرت حاکم بر ما. ما نمی توانیم با قدرت خود از آن فرار کنیم.
بخش دیگر پاسخ این است که با اطاعت از خدا مشکل داریم. حتی وقتی می دانیم چه چیزی صحیح است و سعی در اطاعت از آن داریم غالباً این کار را نمی کنیم. تمایل به یک شاگرد واقعی سرورمان عیسی مسیح باید در قلب ما باشد. اگر سعی کنیم او را از یک وظیفه دنبال کنیم  ناکام خواهیم ماند. اگر از او پیروی می کنیم بعلت این است که قلبهای ما سرشار از عشق به او و پدرش و برای نجات است که به ما پیشنهاد می کند . پس ما با انگیزه های درست، شاگرد  بودن خود را شروع خواهیم کرد.
"و یکی از کاتبان آمد و شنید که آنها با یکدیگر مشاجره می کنند  و دیدند که او به خوبی جواب آنها را داده است  از او پرسید:" کدام فرمان مهمتر از همه است؟ "
عیسی پاسخ داد: "مهمترین ، شنیدن . ای اسرائیل: خداوند ، خدای ما ، خداوند یکی است.
و خداوند و خدای خود را با تمام قلب و با تمام روح خود و با تمام ذهن و تمام توان خود دوست خواهید داشت. " 
مرقس 12: 28-30
 
 
گناه چیست؟
گناه نافرمانی از قوانین خدا است و مجازات گناه مرگ است.
"بنابراین همانطور که گناهان از طریق یک انسان به جهان آمدند و مرگ با گناه و همینطور مرگ بر همه انسانها رواج یافت زیرا همه گناهکار هستند ...
زیرا همانطور که با نافرمانی یک نفر، افراد بسیاری گناهکار شدند بنابراین با اطاعت یک نفر بسیاری افراد صالح خواهند شد. " رومیان 5:12 ، 19
برای دیدن منشأ گناه باید به باغ عدن برگردیم. در آغاز  هنگامی که خدا آدم را آفرید  او فقط یک قانون به او داد تا از آن پیروی کند. خوردن میوه درخت دانش خیر و شر ممنوع بود (پیدایش 2:17). خدا به او گفت كه اگر از آن بخورد مطمئناً خواهد مرد. چرا این قانون داده شد؟ آدم و حوا با پیروی از کلام او برای ایجاد جلال به خدا خلق شدند. آنها با اراده آزاد خلق شدند. آنها می توانند برای پیروی از خدا انتخاب کنند بله یا خیر. این قانون  تعهد آنها را نسبت به خدا آزمایش كرد ، آیا آنها از او اطاعت می كنند و یا از او سرپیچی می كنند؟ نه تنها خداوند خالق بزرگ كه زمين را آفريد، بلكه او بالاترين موجودي بود كه كلام او را بايد رعايت كرد. وقتی آدم از خدا پیروی کرد، این امر را تصدیق و پذیرفت. هنگامی که او نافرمانی کرد او قدرت و اقتدار خدا را انکار کرد.
در رومیان 1 پولس مشکلات روز گناهكاران را در روزگار خود توصیف می كند. مردم قدرت یک خدای واقعی را انکار کرده بودند و به بتها روی آورده بودند. این انکار خدا با رفتاری دنبال شد که برای او کاملاً غیرقابل قبول بود.
وی گفت: "به خاطر ویژگیهای نامرئی او (یعنی خدا) ، یعنی قدرت جاودانگی و ذات الهی او از زمان خلقت جهان  به روشنی درک شده است پس آنها بدون بهانه هستند.زیرا اگرچه آنها خدا را می شناختند اما او را به عنوان خدا احترام نمی گذاشتند .در تفکر آنها بیهوده می شوند و قلب های احمقانه آنها تاریک می شد. با ادعای خردمند بودن  آنها احمق شدند و جلال خدای جاویدان را برای تصاویر شبیه به انسان فانی و پرندگان و حیوانات و خزندگان رد و بدل کردند.
بنابراین خداوند آنها را در شهوات ناخالصی دلهایشان  به ناسپاس کردن بدنهای خود در بین خود تسلیم کرد زیرا آنها حقیقت را در مورد خدا به دروغ رد و بدل می کردند و پرستش و خدمت به مخلوق می کردند نه به خالق ، که برای همیشه برکت داده می شود! آمین. " رومیان 1: 20-25
اگرچه این کلمات به طور مستقیم در مورد آدم و حوا نوشته نشده بودند اما بسیاری از نکات گفته شده در مورد زندگی آنها نیز کاربرد دارد و به ما کمک می کند تا نحوه ورود گناه به جهان را ببینیم.
 
1. قدرت خدا در خلقت به مردم نشان داده شد (مزمور 19). این مورد توسط آدم و حوا نادیده گرفته شد.
2. گناه در ذهن حوا شروع شد زیرا تصمیم گرفت آنچه را که می خواست مهمتر از پیروی از قانون خدا است. این وسوسه گناه قلب و ذهن او را نیز لمس کرد. او به میوه درخت حرص گرفت و واقعاً می خواست آن را بخورد (پیدایش 3: 6).
3. حوا فکر کرد که با خوردن میوه می تواند با اعمال خودش خردمند شود. در این کار او قدرت كلام خدا را برای تبدیل كردن او به « نجات عاقلانه » انكار كرد (2 تیموتی 3:15).
4- او تصمیم گرفت كه قانون خدا واقعاً صحیح نیست ، دروغ است اگر میوه را بخورد  واقعاً نخواهد مرد. بنابراین او خورد و میوه را به شوهر خود که او نیز می خورد  داد.
5- با اعمالشان خود و آنچه را پیش از دستورات خدا می خواستند قرار دادند. آنها باید مطیع خدا می بودن یعنی خالق.

این جمله آخر یک حقیقت بزرگ را برای ما بازگو می کند. پرستش خدا با اطاعت او در زندگی ما هر روز است ، نه فقط با جمع روز یکشنبه برای ستایش او.بنابراین گناه فقط نافرمانی از قوانین خدا نیست. این یک انکار وجود او به عنوان خالق همه ما است. وقتی این موضوع را درک کردیم و آن را پذیرفتیم ، باید تمام نگرش ما به زندگی تغییر کند.

 

سرزنش کردن دیگری!

آدم می دانست چه اتفاقی می افتد حتی قبل از گناه کردن:

"... از طریق قانون دانش گناه به دست می آید." رومیان 3:20

وقتی خدا اولین قانون را به آدم داد ، او از ماهیت گناه و پیامد آن مرگ! آدم و حوا مسئولیت اقدامات خود را دشوار کردند و همینطور همه ما. همه ما می خواهیم شخص دیگری را مقصر مشکلات خود بدانیم. بنابراین آدم گفت:

"زنی که شما دادید تا با من باشید ، میوه درخت را به من داد و من خوردم."

و حوا گفت:

"مار مرا فریب داد و من خوردم."

تعلیم دروغین درباره شیطان یا شیطان از این تمایل ناشی می شود که شخص دیگری را به خاطر گناهان سرزنش کنیم. وقتی کار اشتباهی انجام می دهیم  سرزنش کردن یک "شیطان" بسیار ساده تر از این است که اعتراف کنیم مشکل در درون خودمان است. ما خود را گول می زنیم که واقعاً مقصر نیستیم و می گویم که این "شیطان" است که مسئول است! جای تعجب نیست که ارمیا فریاد زد که "قلب فریبکارتر از همه چیز است" (ارمیا 17: 9).
اما کتاب مقدس به ما اجازه نخواهد داد که از این طریق خود را گول بزنیم. به این دو قسمت نگاه کنید:
و او گفت: "آنچه از شخص بیرون می آید همان چیزی است که او را آلوده و بی حرمت می کند.
زیرا از درون  قلب انسان  افکار شیطانی ، بی اخلاقی جنسی ، سرقت ، قتل ، زنا، طغیان ، شرارت ، فریب ، حساسیت ، حسادت ، تهمت ، افتخار ، حماقت به وجود می آید.
همه این شرارتها از درون به وجود می آیند و فرد را نجس می كنند. " مرقس 7: 20-23
"اجازه ندهید وقتی کسی وسوسه می شود بگوید من توسط خدا وسوسه می شوم "، زیرا خدا نمی تواند از شرر وسوسه شود و خدا هیچ کس را وسوسه نمی کند.
اما هر فرد وقتی بخواهد وسوسه می شود و به میل خود وسوسه می شود.
سپس هنگامی که تمایل تصور شود گناه به دنیا می آید و گناه وقتی که رشد پیدا کرد مرگ را به همراه می آورد.
فریب نخورید ، برادران عزیزم. " یعقوب1: 13-16
مار ابتدا ایده خوردن میوه ممنوعه را در ذهن حوا قرار داد. در طول بقیه کتاب مقدس  مار به نمادی از قدرت گناه و تأثیر آن بر زندگی ما تبدیل می شود. این تمایل  که به جای خشنود کردن خدا ، خود را خوشنود کنیم ،ما را بر آن می دارد تا از او نافرمانی کنیم  با گناه.
به این سه قسمت نگاه کنید که چیزهای مشابهی راجع به افرادی که از خدا نافرمانی می کنند به ما می گوید.
"اجازه ندهید کسی با کلمات خالی شما را فریب دهد زیرا به خاطر همین چیزها خشم خدا بر پسران نافرمان قرار می گیرد." افسسیان 5: 6
"هیچ کس از خدا گناهکار متولد نمی شود  زیرا دانه خدا در او می ماند و نمی تواند گناه خود را ادامه دهد زیرا از خدا به دنیا آمده است.
با این آشکار است که فرزندان خدا چه کسی هستند و فرزندان شیطان چه کسانی هستند: هر کس عدالت را انجام ندهد از خدا نیست و کسی که برادر خود را دوست ندارد ". 1 یوحنا 3: 9-10
"اما هنگامی که او بسیاری از فریسیان و صدوقیان را دید که برای غسل تعمید در حال آمدن هستند  به آنها گفت:" شما فرزندان اهریمنی (مارها) را به دنیا آوردید! چه کسی به شما هشدار داد که از غضب فرار کنید؟ " متی 3: 7
در تمثیل برزگر در لوقا 8 عیسی به ما می گوید که "بذر کلام خدا است". بنابراین کسانی که کلام خدا را در زندگی و قلب خود می گیرند می توان توصیف کرد که "بذر خدا" را در وجود خود می گیرند. این تأثیر این کلام است که به آنها کمک می کند تا "از خدا به دنیا آمده باشند" و زندگی جدیدی را که به خدا متعهد است آغاز کنند و نه اینکه برده های گناه بمانند.
با این حال  هر یک از این گذرگاه ها در مورد طبقه دیگری از مردم به ما می گوید. آنها کسانی هستند که حقیقت کلام خدا را نادیده می گیرند و به زندگی خود می روند. آنها به عنوان "فرزندان نافرمانی" توصیف می شوند "فرزندان شیطان" و "فرزندان مارها". آنها مانند آدم هستند که از خدا دور شدند و عمداً از او سرپیچی کردند.
ما دیدیم که مرگ مجازات گناه است. اینکه هر روز پیرتر می شویم و بدن هایمان فرسوده می شود  حقیقت کلام خدا را نشان می دهیم ، می میریم! ممکن است با سخنان و کردار خود او را انکار کنیم ، ممکن است وانمود کنیم که او وجود ندارد اما ما نمی توانیم خودمان برای غلبه بر مرگ  حکم خدا را برای  گناه انجام دهیم.
 
گناه ما را از خدا جدا می کند
با این حال این نتیجه دیگری نیز وجود دارد که گناه ما را از خدا دور می کند. حضرت  اشعیا گفت:
"گناهان شما بین شما و خدای شما جدایی ایجاد کرده است و گناهان شما صورت او را از شما پنهان کرده است تا او نشنود." اشعیا 59: 2
وقتی آدم و حوا گناه کردند  به مرگ محکوم شدند. آنها همچنین از باغ عدن به بیرون فرستاده شدند. این تراژدی واقعی گناه بود. وقتی آدم از باغ خارج شد پرستش روزانه خود را که با خدا لذت می برد ترک کرد. تأثیر خداوند و کلام او بر زندگی آدم روز به روز کمتر می شد. ذهن او آسانتر از خواسته های خودش پر شد و به همین ترتیب گناه آسان تر شد. به همین دلیل یعقوب در مورد اینکه "توسط هوس های شیطانی گزیده شده" صحبت می کند . منظور او این است که گناه ما را از خدا دور می کند.
وقتی متوجه این تعلیم واقعی در مورد گناه در کتاب مقدس شدیم  تأثیر زیادی در زندگی ما خواهد گذاشت. ما می توانیم  به طورخلاصه این را بگوییم.
1. اولا خواهیم فهمید که هر کار وحشتناکی که با یکدیگر انجام می دهیم در نهایت گناه بر علیه خدا انجام می شود. این کلام او است که ما از آن نافرمانی می کنیم. داوود این را پس از آنكه با بتشبا زنا انجام داد فهمید و اوریا  همسرش را به قتل رساند، او گناه خود را با این سخنان به خدا اذعان کرد:
" علیه تو ، فقط تو گناه کرده ام و آنچه را که از نظراو شر است  انجام دادم تا بتوانید به قول خود توجیه شوید و در داوری خود بی شرمان باشید." مزامیر 51: 4
این باید تأثیر بسیار خوبی در زندگی ما بگذارد. وقتی با دیگران رفتار بد کنیم اگر بدانیم که واقعاً در برابر خدا گناه می کنیم  ممکن است متوقف شویم و با دقت بیشتری به رفتار خود فکر کنیم.
2. هرچه نافرمانی از قوانین خدا است برای او غیرقابل قبول است و همه "گناه" است. کلمه ای که کتاب مقدس اغلب از آن برای "گناه" استفاده می کند به معنای "از دست رفتن نشانه" است. "علامت". نمونه عالی عیسی است که باید برای همیشه هدف گذاری کنیم. هر وقت آن نشانه را از دست بدهیم (چه کم کم و چه زیاد آن را از دست بدهیم) ، این یک گناه است.
3. اگر ما زندگی خود را از طریق پسرش ، عیسی مسیح به خدا متعهد كرده ایم ، نمی توانیم "به گناه ادامه دهیم". این بدان معنا نیست که ما یک بار بی دین می شویم و انسانهای بی گناهی خواهیم بود. فقط عیسی مسیح چنین بود. با این حال ، خدا افرادی را که می گویند شاگرد مسیح هستند قبول نخواهند کرد  اما سعی می کنند مسیح را به همان شکلی که زندگی می کنند به محض غسل تعمید دنبال کنند. زندگی ما باید با دانش ما از مسیح تغییر کند.
"نه هر کس که به من می گوید ،" سرورم ، سرورم "، وارد پادشاهی بهشت ​​نمی شود بلکه کسی که خواست پدر من را که در بهشت ​​است انجام می دهد." متی 7:21
 
پیدا کردن راه بازگشت به خدا
در همان آغاز خدمت خود عیسی به کوه رفت و به تدریس  شاگردان خود نشست. او با كلمات زيبائي كه ما را با سعادت مي شناسيم (كلمه به معناي "نعمت ها") است. در کتاب مقدس انگلیسی جدید ، اولین این نعمت ها ترجمه شده است:
"خوشا به حال کسانی که نیاز خود به خدا را می دانند. پادشاهی بهشت از ​​آنهاست. " متی 5: 3
اینگونه رابطه ما با خدا باید آغاز شود. هنگامی که قلب های خودمان را بفهمیم و چگونه گناه از درون ما به وجود می آید و ما را از خدا جدا می کند. در این صورت باید نیاز خود به او را در زندگی خود درک کنیم. ما آماده خواهیم بود تا سفر به سوی او را آغاز کنیم و به او در دعا نزدیک شویم و به دنبال فضل و بخشش او باشیم. اگر اینگونه به او نزدیک شویم می دانیم که او ما را به عنوان فرزندانش از طریق سرورمان عیسی مسیح قبول می کند. گناه دیگر ارباب زندگی ما نخواهد بود.
 پولس رسول در پایان این بررسی دردناک وجدان خود در رومیان 7 با این سخنان نتیجه می گیرد:
"مرد بدبخت که من هستم! کیست که مرا از این بدن از مرگ نجات می دهد؟
از طریق عیسی مسیح پروردگار ما به خدا سپاسگزارم! " رومیان 7:24
پیام شگفت انگیز کتاب مقدس نجات از گناه و پیامدهای آن از طریق قربانی کردن خداوند عیسی مسیح است. خداوند گناهان افرادی را که از طریق پسرش به او می آیند کاملاً خواهد بخشید تا پولس در ادامه نوشت: "بنابراین هیچ كسی از مسیحیان برای مسیح محكوم نیستند زیرا قانون روح ، زندگی شما را در  عیسی مسیح از قانون گناه و مرگ آزاد کرده است. " رومیان 8: 1-2

ما باید قلبا برای این کار خدا را شکر کنیم و شاد باشیم! این خبر خوب است ، پیام انجیل کتاب مقدس تنها در یک آیه خلاصه شده است.

"زیرا خدا آنقدر دنیا را دوست داشت كه به پسر یگانه خود را داد تا كسی كه به او ایمان داشته باشد هلاك نشود بلكه زندگی ابدی داشته باشد." یوحنا 3:16

وقتی خودمان را به عنوان مریدان به سرورمان عیسی مسیح متعهد می کنیم زندگی جدیدی را آغاز می کنیم. گناهان ما توسط یک خدای مهربان و سخاوتمندانه آزاد می شود که نمی خواهد کسی از بین برود بلکه برای همه زنان و مردان پسر خود را می پذیرند و به پادشاهی خود سفر می کنند.
بقیه این دوره به تعلیم کتاب مقدس در مورد این "زندگی جدید در مسیح" و معنای هر یک از ما می پردازد.
"شریعت خداوند کامل است ، جان را زنده می کند. شهادت خداوند مطمئن است ،
ساده لوحان را حکیم میگرداند.
احکام خداوند صحیح است و قلب را شاد می کند. فرمان خداوند پاک است ، دیدگان را روشن می کند.
ترس از خداوند پاک است و برای همیشه دوام دارد. قوانین خداوند صادق است ، و در کل عدل.
آنها از طلا مرغوبتر، حتی طلا بسیار خالص. شیرین تر از عسل و قطرات لانه زنبور.
علاوه بر این ، خدمتگزارت از آنها هشدار می یابد. در نگه داشتن آنها پاداش بزرگی وجود دارد. "
 
مزمور 19: 7-11
 
 
 
 
 
 
 
سوالات:
 
1-چرا گناه می کنیم؟
2- گناه چیست؟ (دو بخش برای پاسخ وجود دارد)؟ 
3- میل به گناه از کجا بوجود می آید؟
4- پس از گناه آدم و حوا در کتاب مقدس مار چه چیزی را نشان می دهد؟
5- عواقب گناه چیست؟
6- چگونه می توانیم راه بازگشت به خدا را در زندگی خود بیابیم؟